کد مطلب:28546
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
منظور از نگاه و نظر كردن و سخن گفتن خداوند در قيامت چيست؟
رؤيت و ديدن حق تعالي با چشم سر به هيچ وجه امكان ندارد؛ همان گونه كه قرآن مي فرمايد: {H{/Bلا تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصارَ وَ هُوَ اَللَّطِيفُ اَلْخَبِيرُ{w1-11w}{I6:103I}/}H}. چون چشم انسان اجسامي را كه داراي مقدار و رنگ و ماده هستند مي بيند، نه بيش از آن را و خداوند متعال چون شرايط جسم را ندارد با اين چشم هرگز ديده نخواهد شد؛ بلكه خداوند با چشم دل ديده مي شود كه حضرت صادق(ع) مي فرمايد: {Hان الرؤية علي وجهين روية القلب و رؤيةالبصرH} و خدا با چشم دل مشاهده مي شود، نه با چشم سر. مراد از قلب همان نفس و حقيقت انسان است؛ يعني، همان طور كه انسان با ديدن اشيا به وجود آنها اطمينان قلبي پيدا مي كند، اگر به وجود چيزي هم اطمينان و يقين قلبي پيدا كرد، به معناي آن است كه آن شي ء را ديده است؛ مثلاً اگر به مطلبي يقين پيدا كند مي گويد من چنين مي بينم و يا مي گويد من خودم را چنين مي بينم كه اينها همه دلالت بر يقين و اطمينان قلبي دارد. ازاين رو در روز قيامت چون خدا براي همه به صورت يقين ظهور مي كند و كسي كوچك ترين شكي نسبت به وجود حق پيدا نمي كند، از اين يقين قلبي تعبير به رؤيت حق مي شود و شهيد هم كه به وجه اللَّه نظر مي كند؛ يعني، به غير از حق توجهي به كسي ندارد و تمام توجه او به خداوند است. اما راجع به كلام حق گفتني است كه پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: وقتي كه خداوند متعال با موسي(ع) در كوه طور سخن گفت، موسي سؤال كرد آيا نحوه تكلم شما چنين است كه با من سخن گفتي؟ خداوند فرمودند: يا موسي! من به قوت و نيروي ده هزار زبان با تو تكلم كردم گرچه من قدرت و نيروي تمام زبان ها را دارم كه با آن با تو تكلم كنم. وقتي موسي(ع) برگشت، بني اسرائيل سؤال كردند كه كلام رحمان با تو چگونه بود؟ او گفت: شما قدرت شنيدن آن را نداريد؛ مثلاً صداي رعد و برق را شنيده ايد در صورتي كه خيلي زيبا و دلنشين باشد؟ كلام حق اين گونه بود (البته اين تشبيه است نه اين كه مثل كلام خدا باشد). خلاصه اين كه مراد از تكلم حق تعالي قوت تفهيم است به طرف. همان طور كه انسان به وسيله گوش مطالب را مي فهمد، پس فهميدن غير از ديدن است. حال يك زبان چقدر مي تواند قدرت تفهيم داشته باشد؟ اگر همان قدرت تفهيم را ده هزار برابر بكنيم، چه تفهيمي حاصل مي شود، گرچه قدرت تكلم حق براي تفهيم بيش از اينها است؟ پس اگر خداوند قوه تفهيم انسان را نسبت به چيزي تقويت كند؛ يعني، تكلم كرده است و گاهي اين تفهيم به وسيله ايجاد صوت در عالم طبيعت است كه طرف با همين گوش مي تواند او را بشنود؛ مثل تكلم درخت با موسي(ع) كه گفت {/B«إِنِّي أَنَا اَللَّهُ»{w16-18w}{I28:30I}/} و يا ايجاد صوت مي كند در باطن انسان كه او آن را با گوش دل مي شنود؛ مثل وحي كه گاهي به وسيله ملائكه است و گاهي مستقيم از طرف خدا است. نتيجه اين كه اگر خداوند قوه تفهيم انسان را نسبت به چيزي زياد كند، اين تكلم است و اگر يقين انسان را نسبت به چيزي تقويت كند، اين به معناي ديدن و رؤيت آن است. براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسيرالميزان، ج 8، ص 248 - 277 .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.